کد مطلب:41013
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:585
اويس قرني كه بود؟ و سرانجام او چه شد؟ ترجمهء نام اين فرد چيست ؟
اويس قرني از مكاني به نام قرن المنازل كه يكي از ميقات هاي حرام است , مي باشد و يا منسوب به جدش به نام است . مصغّر است و أَوس به معناي عطيّه و بخشش و نيز به معناي گرگ آمده است . بنابراين أويْس به معناي عطا يا گرگ كوچك مي باشد.
وي از زهّاد ثمانيه (زاهدان هشتگانه ) است كه در وصف و منزلت او روايات فراواني از پيامبر6و ديگربزرگان وارد شده است . وي يكي از اولياي خدا و بسيار زاهد و بي علاقه به مظاهر دنيا بود, از معروف شدن در بين مردم خوشش نمي آيد و هميشه حالت خضوع و خشوع داشت و در وصفش آمده است كه شخصي از او پرسيد:حالت چطور است ؟ گفت : چگونه باشد حال كسي كه صبح مي كند در حالي كه نمي داند تا شب زنده خواهد بود و شب مي كند در حالي كه نمي داند تا صبح زنده خواهد بود. بشارت بهشت به او داده مي شود در صورتي كه هيچ كار خيري ندارد و از آتش جهنم حذر مي كند در حالي كه اهل گناه و معصيت است . واللّه ! مرگ و غصّه ها و سختي هاي مرگ ,مؤمن را در شادماني نمي گذارد و اداي حقوق مردم براي ما درهم و ديناري را باقي نمي گذارد و انجام وظائف الهي بين مردم باعث بدبيني مردم نسبت به انسان مي شود. اگر كسي را امر به معروف و نهي از منكر كنيم : از ما بدش مي آيدو ناراحت مي شود و فحش و بد و بيراه مي گويد.
اويس قرني بر اثر داشتن اين حالات عرفاني متّهم به ديوانگي و كم عقلي شده بود و گاهي بچه ها او را مسخره مي كردند.
پيامبر6همواره مي فرمود: . گفته شد: اويس قرني كيست ؟ پيامبر6فرمود: .
روزي عمر از اويس قرني پرسيد تا او را بشناسد و سلام پيامبر را به او ابلاغ كند. وقتي سلام پيامبر را به اورسانيد و به او گفت : پيامبر فرموده است كه تو شفاعت بسياري را خواهي كرد, اويس به سجده افتاد و سجدهء اوطولاني شد تا اين كه گمان كردند مرده است . بعد سر از سجده برداشت و به عمر گفت : اي عمر! آيا من اين چنين خواهم بود؟ عمر گفت : آري . مرا نيز جزو شفاعت شدگانت قرار ده . مردم گرد اويس جمع شدند و از او تبرّك مي جستند و او را مي بوسيدند, به طوري كه اويس در بين مردم معروف شده بود. اويس گفت : اي عمر! تو مرا بين مردم مشهور كردي و زبانزد و مورد توجه مردم قرار دادي و من اين مطلب را دوست ندارم (نمي خواهم بين مردم مشهور باشم ). وي همواره مي گرفت : اذيّتي كه عمر به من كرد, هيچ كس به من نكرد.
اويس قرني در جنگ صفين در صف لشكريان علي 7بود و از اصحاب خاص حضرت محسوب مي شد.
أصبغ بن نباته مي گويد: ما با علي 7در صفين بوديم . 99نفر با او بيعت كردند. حضرت فرمود: صدمين نفركجاست ؟ پيامبر به من فرمود: در صفين صد نفر با من بيعت مي كنند. ناگاه ديدند مردي كه قبا و لباس پشمينه بر تن وشمشير بر كمر داشت , وارد شد و گفت : اي علي ! دستت را بده تا با تو بيعت كنم . علي 7گفت : تا چه مرحله اي با من بيعت مي كني ؟ او گفت : تا آخرين قطرهء خونم . علي 7فرمود: چه كسي هستي ؟ گفت : من اويس قرني هستم . حضرت با او بيعت كرد. او همواره در جنگ صفين در ركاب حضرت جنگيد تا به شهادت رسيد. دعبل بن علي خزاعي درقصيده اي به اويس افتخار مي كند و مي گويد:
]ألا حييت عنّا يا مديناً اويس ذوالشفاعة كان منّا
]فيوم البعث لحن اشافعونا;
اويس از بهترين تابعين است كه پيامبر را نديد و پيامبر دربارهء او گفت : بشارت شما را به مردي از امتم كه به اواويس قرني مي گويند. او در روز قيامت افراد زيادي را شفاعت مي كند.(1)
شهادت اويس در جن صفين در ركاب علي 7در سال 37هجري قمري واقع شد.
(پـاورقي 1.معجم الرجال الحديث , ج 3 ص 244 سفينة البحار, ج 1 مادهء .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.